لیست اختراعات سيد اميد رعنايي سيادت


ثبت :
از
تا
اظهارنامه :
از
تا

بازنشانی
تعداد موارد یافت شده: 4
تاریخ اظهارنامه: 1391/10/25
تاریخ ثبت: 1392/02/31
خلاصه اختراع:

در اين اختراع از ميكروجلبك كلرلا به عنوان منبع غني از پروتئين استفاده شده است كه با استفاده از روشي پربازده و به صرفه اقتصادي، پروتئين استخراج شده و مورد هضم آنزيمي قرار گرفت. پس از اثردهي آنزيم پپسين تحت شرايط مناسب، پپتيدهاي زيست فعال توليد شده از پروتئين بر اساس سايز جدا گرديدند. سپس نمونه هاي پپتيدي و پروتئيني از نظر خاصيت ضدسرطاني بر روي سلول‌هاي سرطان سينه با استفاده از روش MTT مورد آزمايش قرار داده، و ميزان اثر نمونه ها در كاهش درصد زنده ماني سلول هاي سرطاني مورد مقايسه قرار گرفت.

تاریخ اظهارنامه: 1393/01/17
مالک/مالکان: خانم ویدا عدل فر
تاریخ ثبت: 1393/07/23
خلاصه اختراع:

ادعا آنچه در اين اختراع ادعا مي شود چنين است: 1) دستيابي به روش جديد تثبيت فعال پروتئين ها وآنزيم ها بر روي بستر پرليت 2) استفاده از سانتريفيوژ به جاي خلاء در مراحل شستشوي بستر پرليت 3) پايين آوردن زمان مورد نياز براي تثبيت پروتئين ها و آنزيم ها برروي بسترفعال شده ي پرليت از 16 ساعت به 10 دقيقه 4) استفاده از تكنيك سانتريفيوژ با دور پايين براي جداسازي محلول هاي رويي در پروسه ي فعال سازي بستر پرليت و همچنين در مراحل تثبيت پروتئين ها و آنزيم ها 5) بررسي و شناسايي تمام عوامل موثر در تثبيت پروتئين ها و آنزيم ها بر روي بستر پرليت 6) بهينه سازي فاكتورهاي دخيل درتثبيت پروتئين ها و آنزيم ها بر روي بستر پرليت ودستيابي به بهترين شرايط براي تثبيت پروتئين ها و آنزيم ها 7) غلظت بهينه و دماي بهينه و زمان بهينه براي گلوتارآلدهيد به ترتيب برابر با 5%، 4 درجه سانتي گراد و 5 دقيقه به دست آمد. 8) غلظت بهينه و دماي بهينه و زمان بهينه براي APTS به ترتيب برابر با 10%، 80 درجه سانتي گراد و 3 ساعت به دست آمد. 9) دستيابي به روش مقرون به صرفه براي تثبيت پروتئين ها وآنزيم ها جهت استفاده در صنعت و توليد راكتورهاي دانه اي 10) تثبيت آنزيم بتاگلوكوزيداز به صورت پايدار و فعال براي اولين بار بر روي بستر پرليت جهت استفاده در صنعت 11) افزايش پايداري دمايي آنزيم بتاگلوكوزيداز تثبيت شده بر روي بستر پرليت جهت افزايش كارايي به هنگام فعاليت آنزيم توصيف تثبيت پروتئين ها و آنزيم ها به صورت فعال و پايدار روي بستر پرليت يكي از مشكلات استفاده از آنزيم ها به صورت محلول اين است كه هر بار بايد حجم زيادي از آنها را همراه با فراورده دور بريزيم. از آنجا كه آنزيم ها در محيط حل مي¬شوند ديگر نمي توان آنها را به سادگي جدا و دوباره استفاده كرد. اين مشكل بزرگي در زمينه توليد محصولات آنزيمي است، زيرا براي صنعت هزينه¬بر است. به دليل بهاي زياد توليد آنزيم همواره تلاش شده است تا راهكارهايي براي جلوگيري از دور ريختن آنها به كار گرفته شود. بهترين راهكار براي حل اين مسئله تثبيت آنزيم است چون با تثبيت آنزيم مي توان به دفعات از آنزيم استفاده كرد. يك تثبيت مناسب مي تواند آنزيم را به صورت پايدار و فعال به بستر بچسباند تا بتوان آن را با سادگي از محيط واكنش خارج كرد و دوباره استفاده كرد. روش هاي تثبيت آنزيم ¬ها و پروتئين ها به دو گروه فيزيكي و شيميايي تقسيم مي شوند. تثبيت فيزيكي از طريق ميان كنش هاي توپولوژيك، هيدروفوب و يا الكترواستاتيك انجام مي شود، به طوري كه آنزيم از نظر شيميايي دست نخورده مي ماند. ضعف اين روش، اتصال ضعيف آنزيم به بستر است كه باعث ناپايداري و جدايي آنزيم از بستر مي شود. جذب سطحي، به دام اندازي و تثبيت روي غشا از انواع تثبيت فيزيكي هستند. تثبيت شيميايي از واكنش هاي شيميايي استفاده مي كند و گروه هاي فعال موجود در سطح پروتئين را درگير مي كند. از جمله اين گروه ها مي توان گروه هاي آمينوي α و ε حلقه فنلي تيروزين، گروه هاي كربوكسيل بتا و گاما، گروه سولفيدريل سيستئين و گروه ايميدازول هيستيدين را نام برد. سطح آنزيم داراي گروه هاي آمين آزاد است كه ممكن است با يك مولكول دو عاملي واكنش دهد. از پركاربردترين عامل هاي اتصال متقاطع گلوتار آلدهيد است. براي تثبيت شيميايي (پيوند كوالان) روي برخي بستر ها گاهي لازم است نخست سطح بستر فعال شود و سپس آنزيم به گروه هاي فعال ساخته شده روي سطح بستر بپيوندد. در كل، تثبيت هاي شيميايي پايدارتر از روش هاي فيزيكي است. به دليل ضعيف بودن اتصال هاي فيزيكي طول عمر تثبيت ها كوتاه است و آنزيم ها با سرعت بيشتري از بستر تثبيت جدا مي شوند. آنزيم را مي توان روي غشاها، الياف، بسترهاي نانوساختار، دانه ها و بسياري ديگر تثبيت كرد. نشان داده شده است كه تثبيت كوالان آنزيم روي بسترهاي جامد باعث افزايش پايداري در برابر دناتوراسيون مي شود. بسترهاي سيليكايي كه نوع خاصي از بسترهاي جامد هستند به دليل استحكام بالاو خنثي بودن شيميايي و امكان ايجاد پيوندهاي كوالان براي تثبيت بسيار مناسبند. پرليت يكي از انواع بستر هاي سيليكايي است. پرليت از سيليكات آلومينيوم خنثي با محتواي سيليس بيش از 70 درصد تشكيل شده است. بستر پرليت داراي پايداري حرارتي و مكانيكي بالايي است، غير سمي است، مقاومت بالايي در برابر حملات ميكروبي و حلال هاي آلي دارد، و ارزان است، كه به دليل اخير به آساني مي تواند در مقياس انبوه و براي كارهاي صنعتي استفاده شود. ما در اين اختراع به دليل برتري هاي زياد، از بستر پرليت استفاده كرديم، به ويژه اين كه پرليت تخلخل بالايي دارد (مساحت سطحش زياد است). تخلخل بالاي پرليت، سطح تثبيت آنزيم را مي افزايد و از اين راه به بهره وري محصول توليد شده كمك مي كند. لازم به ذكر است كه تمامي روش هاي تثبيت شيميايي آنزيم ها بسيار پر هزينه مي باشند به طوري كه در اكثر موارد به دليل نداشتن صرفه ي اقتصادي از به كار بردن آنزيم ها به صورت تثبيت شده در صنعت خودداري مي شود . همچنين بسياري از پروتئين ها و آنزيم ها پس از تثبيت فعاليت خود را از دست مي دهند. در حقيقت هزينه هاي زياد و امكان غير فعال شدن پروتئين ها و آنزيم هاي تثبيت شده ، از عمده دلايلي است كه مانع استفاده ي پروتئين ها و آنزيم هاي تثبيت شده در صنعت مي گردد. هدف ما اين بود كه روشي جديد و مقرون به صرفه براي تثبيت پروتئين ها و آنزيم ها بر روي بستر پرليت به دست آوريم به گونه اي كه آنزيم ها فعال و پايدار باشند و قابليت بهره وري و استفاده در بخش صنعت را داشته باشند. كاهش هزينه ها و صرفه جويي در زمان از ديگر اهداف مهم اين اختراع محسوب مي شود. ما در اين اختراع توانستيم آنزيم را توسط گلوتارآلدهيد با پيوندهاي كوالان روي بستر پرليت فعال شده تثبيت كنيم، آنزيم تثبيت شده كاملا فعاليت خود را حفظ كرد و علاوه بر اين پايداري و مقاومت بيشتري در برابر حرارت از خود نشان داد . با توجه به اينكه با روش جديد به دست آمده ، صرفه جويي زيادي در زمان و هزينه ها انجام مي شود و پروتئن ها و آنزيم ها فعاليت بسيار خوبي از خود نشان مي دهند ، روش جديد به دست آمده را مي توان روشي كاملا كاربردي در بخش صنعت دانست. روش تثبيتي كه در اين اختراع ارائه مي شود را مي توان براي تثبيت انواع آنزيم ها و پروتئين ها روي پرليت استفاده كرد. البته بسته به نوع آنزيم و پروتئين، و تعداد و نوع گروه هاي فعال سطحي آن، ممكن است بازده تثبيت متفاوت باشد. مراحل تثبيت پروتئين ها و آنزيم ها به صورت فعال و پايدار روي بستر پرليت جداسازي و شستشوي پرليت: در اين اختراع پرليت با مش دلخواه به وسيله الك هاي مش بندي جدا شد و پس از شستشو با آب مقطر و خشك كردن، در متانول غوطه ور شد و به مدت يك شبانه روز در دماي اتاق تيمار شد. سپس نمونه ها دوباره با آب ديونيزه شسته شدند و در دماي 80 درجه سانتيگراد در آون خشك شدند. به اين ترتيب پرليت هاي تميز به دست مي آيد كه سطحشان براي فعال سازي در مرحله بعد آماده است. فعال سازي سطح پرليت: در اين اختراع براي فعال سازي سطح پرليت از دو روش استفاده شد كه هر دوي آنها بسيار كارامد بودند. در روش اول پرليت هاي تميز در محلول 5 نرمال NaOH به مدت سي دقيقه در دماي 120 درجه سانتيگراد (حمام روغن) رفلاكس شدند، محصول اين مرحله پودر قهوه اي رنگي بود كه در ته بالن رفلاكس جمع شد. در روش دوم پرليت هاي تميز به مدت 3 روز درون NaOH ، 5 نرمال در دماي محيط تيمار شدند. تفاوت روش اول و دوم فعال سازي سطح دانه هاي پرليت در اين است كه با استفاده از رفلاكس، پرليت پودرمانندي به دست مي آيد كه داراي سطح فعال شده است ولي با استفاده از روش دوم اندازه دانه هاي پرليت تغيير نمي كند و دانه ها شكل و اندازه خود را حفظ مي كنند. از هر دو روش بسته به نياز مي توان براي ساخت راكتورهاي دانه اي استفاده كرد. بعد از فعال سازي سطح پرليت (توسط هركدام از اين دو روش) پرليت ها با آب ديونيزه آنقدر شستشو داده شدند تا pH آب شستشوي آنها به زير 10 برسد( براي شستشو ها به جاي خلاء از روش سانتريفيوژ استفاه شد). سيلانيزه كردن پرليت فعال شده پرليت فعال شده براي سيلانيزه شدن درون محلولي با غلظت هاي مختلف 3-آمينوپروپيل تري اتوكسي سيلان يا APTS و دماهاي مختلف (بين 20 تا 80 درجه سانتيگراد) قرار گرفت و در زمان هاي مختلف (10 دقيقه تا 6 ساعت) تيمار شد. سپس تا رسيدن به pH خنثي با آب د يونيزه شسته شد(شستشو ها با استفاده از سانتريفيوژ انجام شد). تمامي غلظت هاي APTS و دماهاي مختلف و زمان هاي مختلف آزموده شده، در نهايت منجر به تثبيت موفق شدند، ولي ميزان تثبيت آنزيم در هر حالت متفاوت بود. در اين اختراع غلظت بهينه APTS و دماي بهينه و زمان بهينه براي سيلانيزه كردن پرليت فعال شده به ترتيب برابر با 10%، 80 درجه سانتي گراد و 3 ساعت به دست آمد. سپس از گلوتارآلدهيد استفاده شد. پرليت هاي به دست آمده از مرحله قبل در غلظت هاي مختلف گلوتارآلدهيد (1/0 % تا 25 %) و در دماهاي مختلف (25تا 80 درجه سانتيگراد) و در زمان هاي مختلف (5 ثانيه تا 1 ساعت) تيمار شدند. سپس پرليت ها تا رسيدن به pH خنثي با آب ديونيزه شسته شدند(شستشو ها با استفاده از سانتريفيوژ انجام شد). در اينجا نيز همه اين شرايط منجر به تثبيت موفق شد، ولي بازده هر يك متفاوت بود. غلظت بهينه گلوتارآلدهيد و دماي بهينه و زمان بهينه براي اين مرحله به ترتيب برابر با 5%، 4 درجه سانتي گراد و 5 دقيقه دست آمد. در ضمن مشخص شد كه حتي بدون استفاده از گلوتارآلدهيد هم مي توان روي پرليت سيلانيزه شده توسط APTS تثبيت پروتئين وآنزيم انجام داد، ولي با استفاده از گلوتارآلدهيد بازده تثبيت بسيار بيشتر مي شود. تثبيت آنزيم روي پرليت فعال شده روي پرليت هاي فعال شده محلول هاي آنزيمي با غلظت هاي مختلف اضافه شد و درحال هم خوردن در دماي 4 درجه سانتيگراد در زمان هاي مختلف (5 ثانيه تا 16 ساعت) تيمار شد. زمان بهينه براي اين مرحله ده دقيقه محاسبه شد. سپس پرليت انكوبه شده با آنزيم در دماي 4 درجه سانتيگراد به مدت 5/2 دقيقه و با سرعت RPM 5000 سانتريفيوژ شد. محلول رويي با استفاده از سانتريفيوژ جداشد و پرليت ها با بافر مخصوص آنزيم تثبيت شده شسته شدند. براي بلوكه كردن عامل هاي آلدهيدي واكنش نكرده، پرليت هاي مرحله قبل در گلايسين 100 ميلي مولار به مدت 30 دقيقه در دماي 4 درجه و در حال هم خوردن انكوبه شدند و بعد سانتريفيوژ با شرايط قبل انجام شد و محلول رويي جدا شد. براي جدا كردن آنزيم هايي كه پيوند كوالان با سطح پرليت فعال شده برقرار نكرده اند پرليت هاي به دست آمده از مرحله قبل به مدت 30 دقيقه در حال هم خوردن در دماي 4 درجه سانتي گراد درون محلول توين-20 (0.05%w/v) وNacl 0.5 M تيمار شدند و سپس سانتريفيوژ با شرايط قبل انجام شد و محلول رويي از پرليت جدا شد. پرليت به دست آمده از اين مرحله 3 بار با بافر مخصوص آنزيم شسته شد. در نهايت آنزيم تثبيت شده بر روي بستر جامد پرليت به دست آمد . اين آنزيم ها كاملا فعال و پايدار بودند. در واقع ما در اين اختراع به روش جديد تثبيت پروتئين ها و آنزيم ها بر روي بستر پرليت دست يافتيم . با استفاده از اين روش جديد بازده تثبيت به مقدار قابل توجهي افزايش يافت . با توجه به متدهاي استفاده شده در اين نوع تثبيت جديد ، در زمان و هزينه هاي تثبيت كاهش چشم گيري به وجود آمد. نه تنها روش جديد تثبيت ارائه شده هيچ گونه اثر منفي بر روي خواص آنزيمي نشان نداد بلكه پايداري و مقاومت آنزيم را در برابر حرارت افزايش داد ، كه اين موضوع باعث كاهش مضاعف هزينه هاي استفاده از آنزيم در صنعت مي گردد. نتايج به دست آمده حاكي بر اين موضوع است كه آنزيم هاي تثبيت شده با اين روش بسيار كارامد و مقرون به صرفه براي استفاده در صنعت و توليد راكتورهاي دانه اي مي باشند. مثال انجام شده ) تثبيت آنزيم بتاگلوكوزيداز بر روي بستر پرليت به دليل اهميت آنزيم بتا گلوكوزيداز در صنعت ما از اين آنزيم به عنوان آنزيم مدل استفاده كرديم. امروزه به توليد الكل به عنوان سوخت در حمل و نقل توجه فراواني مي شود. الكل آلايندگي كمتري نسبت به سوخت هاي فسيلي دارد و مي تواند به عنوان يك مكمل يا حتي جانشين خوب براي بنزين و ديگر سوخت هاي فسيلي استفاده شود. يكي از عمده ترين منابع براي توليد اتانول مواد ليگنوسلولزي هستند كه در قالب بافت هاي گياهي به وفور در طبيعت وجود دارند. توليد اتانول از مواد ليگنوسلولزي چند مرحله دارد: آماده سازي و جداسازي سلولز از مواد ليگنوسلولزي، هيدروليز سلولز و تبديل آن به قند هاي ساده ي گلوكز، تخمير قند و تبديل آن به الكل به وسيله مخمر ها، تقطير و آبگيري. در اين ميان هيدروليز سلولز به گلوكز فرايندي است كه امروزه بيشتر به وسيله آنزيم هايي به نام سلولاز انجام مي شود. هيدروليز آنزيمي سلولز سه مرحله دارد كه هر كدام به وسيله ي يكي از آنزيم هاي اندوگلوكاناز، اگزوگلوكاناز، و بتاگلوكوزيداز انجام مي شود. آنزيم بتاگلوكوزيداز آنزيم كليدي و سومين آنزيم در مسير هيدروليز آنزيمي سلولز به گلوكز است كه دوقندي سلوبيوز را به دو مولكول گلوكز تجزيه مي كند. با توجه به اين موضوع كه محصول نهايي فعاليت آنزيم هاي اول و دوم، سلوبيوز است، كه خودش مهار كننده اين دو آنزيم است، بنابراين تجزيه سلوبيوز به گلوكزگلوگاه كل فرايند هيدروليز آنزيمي حساب مي شود. از سوي ديگر افزايش غلظت گلوكز كه محصول كار بتاگلوكوزيداز است، موجب نافعال شدن بتاگلوكوزيداز و لذا توقف كل فرايند مي شود. به دليل مهم بودن آنزيم بتا گلوكوزيداز در صنعت و توليد اتانول، ما از اين آنزيم به عنوان آنزيم مدل استفاده كرديم. تمام مراحل ذكر شده بر روي اين آنزيم تست شد و همه ي فاكتورها با استفاده از اين آنزيم بهينه سازي شد. در نهايت آنزيم بتاگلوكوزيداز با موفقيت به صورت پايدار و فعال براي اولين بار بر روي بستر پرليت با روش جديد ذكر شده تثبيت شد. آنزيم بتاگلوكوزيداز تثبيت شده كاملا فعال بود و قابليت استفاده براي توليد راكتورهاي دانه اي را دارا بود. با استفاده از اين آنزيم مدل و بررسي فاكتورهاي مختلف آنزيمي آن ، مزيت هاي مهمي براي تثبيت آنزيم بتا گلوكوزيداز با اين روش جديد بر روي بستر پرليت شناسايي شد. كه در زير به برخي از آن ها اشاره مي شود: 1) موجب جلوگيري از هدر رفتن آنزيم مي شود. از آنجا كه آنزيم فراورده اي پربها است، كاهش مصرف آن مي تواند به كاهش قيمت محصول (اتانول) منجر شود. 2) تثبيت بتاگلوكوزيداز اين امكان را فراهم مي كند كه آنزيم همواره در معرض جرياني از محلول با غلظت پايين از گلوكز قرار گيرد و بنابراين امكان مهار محصولي كم خواهد شد. 3) در اين اختراع نشان داده شد كه تثبيت بتاگلوكوزيداز به اين روش روي بستر پرليت موجب افزايش پايداري حرارتي آن نسبت به آنزيم آزاد مي شود و لذا مي توان آن را در دماهاي بالاتر به كار برد كه امكان افزايش بازدهي فرايند را مي افزايد. 4) در اين اختراع نشان داده شد كه تثبيت بتاگلوكوزيداز روي بستر پرليت موجب بهبود پارامتر هاي سينتيكي مي شود، به اين شكل كه Km آنزيم تثبيت شده نسبت به آنزيم آزاد كاهش يافت و اين نشان مي دهد كه تثبيت كوالان آنزيم روي پرليت نه تنها موفق بوده، بلكه به بهبود پارامتر هاي سينتيكي و فعاليت آنزيم نيز انجاميده است. خلاصه اختراع: تثبيت پروتئين ها و آنزيم ها به صورت فعال و پايدار بر روي بستر پرليت يكي از مشكلات استفاده از آنزيم ها به صورت محلول اين است كه هر بار بايد حجم زيادي از آنها را همراه با فراورده دور بريزيم. بهترين راهكار براي حل اين مسئله تثبيت آنزيم است. يك تثبيت مناسب مي تواند آنزيم را به صورت پايدار و فعال به بستر بچسباند تا بتوان آن را با سادگي از محيط واكنش خارج كرد و دوباره استفاده كرد. تمامي روش هاي تثبيت شيميايي آنزيم ها بسيار پر هزينه مي باشند، همچنين بسياري از پروتئين ها و آنزيم ها پس از تثبيت، فعاليت خود را از دست مي دهند. در حقيقت هزينه هاي زياد و امكان غير فعال شدن پروتئين ها و آنزيم هاي تثبيت شده ، از عمده دلايلي است كه مانع استفاده ي پروتئين ها و آنزيم هاي تثبيت شده در صنعت مي گردد. ما در اين اختراع روشي جديد و مقرون به صرفه براي تثبيت پروتئين ها و آنزيم ها بر روي بستر پرليت به دست آورديم به گونه اي كه آنزيم ها فعال و پايدار باشند و قابليت بهره وري و استفاده در بخش صنعت را داشته باشند. ما در اين اختراع از بستر پرليت براي تثبيت آنزيم استفاده كرديم، ما در اين اختراع تمام عوامل دخيل در تثبيت را شناسايي و بهينه كرديم(غلظت گلوتارآلدهيد، زمان انكوباسيون گلوتارآلدهيد، دماي انكوباسيون گلوتارآلدهيد ، غلظت APTS ، زمان انكوباسيون APTS ، دماي انكوباسيون APTS ، غلظت آنزيم يا پروتئين ، زمان انكوباسيون آنزيم يا پروتئين) و در تمام مراحل شستشو از روش سانتريفيوژ استفاده كرديم كه باعث افزايش كارايي روش و صرفه جويي زماني و مالي گرديد. همچنين توانستيم زمان انكوباسيون آنزيم را از 16 ساعت به 10 دقيقه كاهش دهيم. در اين اختراع غلظت بهينه و دماي بهينه و زمان بهينه براي گلوتارآلدهيد به ترتيب برابر با 5%، 4 درجه سانتي گراد و 5 دقيقه به دست آمد. غلظت بهينه و دماي بهينه و زمان بهينه براي APTS به ترتيب برابر با 10%، 80 درجه سانتي گراد و 3 ساعت به دست آمد و همچنين زمان بهينه براي مرحله انكوباسيون آنزيم ده دقيقه به دست آمد. روش تثبيتي كه در اين اختراع ارائه مي شود را مي توان براي تثبيت انواع آنزيم ها و پروتئين ها روي پرليت استفاده كرد. البته بسته به نوع آنزيم و پروتئين، و تعداد و نوع گروه هاي فعال سطحي آن، ممكن است بازده تثبيت متفاوت باشد. روش جديد به دست آمده را مي توان روشي كاملا كاربردي در بخش صنعت دانست.

تاریخ اظهارنامه: 1390/06/06
مالک/مالکان: ويدا عدل فر
تاریخ ثبت: 1391/05/28
خلاصه اختراع:

امروزه به توليد الكل به عنوان سوخت در حمل و نقل توجه فراواني مي شود . الكل آلايندگي كمتري نسبت به سوخت هاي فسيلي دارد و مي تواند به عنوان يك مكمل يا حتي جانشين خوب براي بنزين و ديگر سوخت هاي فسيلي استفاده شود . يكي از عمد ه ترين منابع توليد اتانول مواد ليگنوسلولزي هستند كه در قالب بافت هاي گياهي به وفور در طبيعت وجود داردند . توليد اتانول از مواد لينگنوسلولزي چندين مرحله دارد : آماده سازي و جداسازي سلولز از مواد ليگنو سلولزي، هيدروليز سلولز و تبديل آن به قند هاي ساده گلوكز ، تخمير قند و تبديل آن به الكل به وسيله مخمر ها ، تقطير و آبگيري. در اين ميان هيدروليز سلولز به گلوكز فرايندي است كه امروزه بيشتر به وسيله فعاليت همياري آنزيم هاي يي به نام سلولاز انجام مي شود . آنزيم بتا گلوكوزينداز آنزيم كليدي و سومين آنزيم در مسير هيدروليز آنزيمي سلولز به گلوكز است كه دوقندي سلوبيوز را به دو مولكول گلوكز تجزيه مي كند ، آنزيم بتا گلوكوزيداز توليد شده توسط قارچ آسپرژيلوس نايجز از نظر معياره هاي توليد انبوه ، بهترين كيفيت را دارند . به چند دليل مخمر متيلوتروف پيكا پاستوريس براي بيان پروتئين هاي خارجي بسيار مناسب است . آساني دستكاري ژنتيكي، بيان مقدار زيادي پروتئين درون سلولي يا ترشحي ، و توانايي انجام اصلاحات پس از ترجمه ي يوكاريوتي . ديگر اين كه تخليص پروتئين هاي نوتركيب ترشحي به سادگي امكان پذير است . بنابراين وجود تكنيك هاي قوي ژنتيكي همراه با صرفه اقتصادي PP را يك انتخاب مناسب براي بيان پروتئين هاي هترولوگ كرده است . در اين اختراع آنزيم بتا گلوكوزيداز قارچ آسپرجيلوس نايجر با موفقيت در مخمر پيكيا پاستوريس بيان شد و آنزيم فعال به دست امد. خصوصيات آنزيمي براي آنزيم نوتركيب به دست آمده اندازه گيري شد ، آنزيم به دست آمده در حد قابل توجهي و ميزان بيان آنزيم بسيار بالا بود كه همگي اين داده ها نشان از موفقيت اين اختراع بود.

موارد یافت شده: 4